دیدارنیوز ـ
پروانه ارزانشهفشجانی*: رشد و توسعه اقتصادی عدالت گرایانه همواره باید یکی از اهداف مهم در کشور محسوب شود و دستیابی به آن مستلزم رشد و توسعه در همه مناطق مرتبط با اقتصاد کشور است.
عدم توازن در توسعه، یکی از مهمترین عوامل ایجاد شکاف و گسترش فقر در مناطق مختلف ایران است و از مقصران اصلی آن میتواند مجلس باشد. تقریباً در همه ادوار مجلس شورای اسلامی بخصوص پس از جنگ تحمیلی؛ نمایندگان، هرگز ایران را به عنوان یک کلیت واحد که به صورت جامع باید برای توسعه آن برنامهریزی کرد در نظر نگرفتهاند و همواره بخشینگری بسیاری از نمایندگان سبب شده است که هر کدام خود را فقط نماینده حوزه انتخابیهای که از آن رأی اعتماد گرفتهاند بدانند و نسبت به سایر نقاط کشور چندان احساس مسئولیت نکنند.
نتیجه چنین رویکردی سبب شده است که چند استان کشور که به هر دلیل نمایندگان بیشتر و در برخی مواقع مطلع و قویتر یا به قولی «با نفوذتر در ارکان تصمیم گیری» داشتهاند به درجاتی از توسعه و رشد مناسب برسند، اما استانهای محرومی همانند چهارمحال و بختیاری، لرستان، خوزستان، کهگیلویه و بویر احمد، کردستان وسیستان و بلوچستان، به دلیل محرومیت از چنین شاخصه ای، از قافله رشد و توسعه عقب بمانند.
رشد کاریکاتوری مناطق ایران سبب شده است که امروز استانهایی مانند تهران، اصفهان، یزد، مرکزی، خراسان رضوی و آذربایجان شرقی و... به عنوان استانهای توسعهیافته، سهم اعظم منابع و امکانات و طرحهای ملی و خصوصی را به خود اختصاص دهند و در عوض چند استان محروم نیز به صورت اقماری در اطراف هرکدام از آنها به وجود بیایند که این فرایند در صورت تداوم میتواند به بحران منتج گردد.
سیل کمسابقه ابتدای سال ۹۸ در استانهای محروم همسایه همانند لرستان، خوزستان و... نشان داد که بخشینگری مجلس و دولت چه تأثیرات مخربی میتواند برای کشور داشته باشد. شاید این اولین باری بود که مردم و یا شاید نمایندگان مجلس استانهای مذکور آرزو میکردند که کاش در این همه سال به بحران محیط زیستی به عنوان یکی از چالشهای اساسی کشور با رویکرد علمی نگریسته میشد و نمایندگان مردم در نشست با متخصصان حوزه آب و کلا محیط زیست، با دریافت نظرات کارشناسی و علمی، قوانینی تصویب کرده بودند که این تهدیدها به فرصت تبدیل میشد.
از سوی دیگر مسئله آلودگی هوا در کلانشهرها یکی دیگر از ثمرات شوم بخشینگری در مجلس و دولتهای مختلف طی ادوار گوناگون است. وقتی سالها، هم و غم نمایندگان برخی استانهای توسعه یافته که از نظر عِده و عُدّه تعدادشان کم هم نیست بجای پرداختن به برنامههای توسعهای متوازن و متناسب با کلیت ایران اسلامی عزیز، تنها با یک نگاه بخشینگر صرف جذب اعتبارات و طرحهایی برای استانهایی میشود که دیگر شرایط اقلیمی و زیست محیطی پاسخگوی آن نیست، طبیعی است که باید عواقبی همچون آلودگی هوا و پدیده مهاجرت جوانان و بیکاران و گسترش حاشیه نشینی و صدها معضل اجتماعی دیگر را نیز بر مردم تحمیل نمایند و از سوی دیگر واژه شوم "محروم" همچنان چترش را بر سایر استانها باز شده نگه دارد و انگار باید در محرومیتی ابدی بمانند.
این یک شعار آرمانگرایانه نیست، این ضرورت آنی و غیرقابل انکار در مجلس و دولت آینده خواهد بود؛ و باید تمام تلاش نظام در دوره آینده به اشتغال، اقتصاد، عدالت، ایجاد آرامش روانی، بازگرداندن اعتماد، محرومیتزدایی از مناطق محروم کشور، کمک به معیشت و رفاه خانوادههای ایرانی، و توسعه متوازن معطوف شود. حداقل برای چند دوره سهم استانهای متمول کشور در اعتبارات و منابع و طرحها باید در بین استانهای محروم سرشکن شود و در این راه این نمایندگان استانهای توسعهیافته هستند که باید جلودار چنین رویکردی در مجلس و دولت آینده باشند.
وظیفه شناسی، اسلام گرایی، ملی گرایی، دغدغه مندی، مردمدار بودن، دلسوز بودن و از خود گذشتگی را باید از سردار محبوب قلبها شهید قاسم سلیمانی به عنوان یک الگوی همیشه جاویدان یاد بگیریم که ایران به عنوان یک کلیت واحد برایشان مهم بود نه کرمان یا یکی از استانهای لرنشین و یا ...
*فعال سیاسی